دو پسر در خانواده مرفه
تربیت و شخصیت دو پسر بستگی به فرهنگ حاکم بر خانواده داردکه به کدام سو گرایش دارند . اگر فرهنگ خانواده کاملاً مادی باشد ، آن دو پسر هم به سوی مادیات گرایش می یابند . در عین حال چون پسر بزرگ بیشتر مورد توجه است و روی او اعتبار بیشتری باز شده است حالت اقتدار بیشتری دارد ، مسئولیت پذیر و کاری است و در انجام کارها ساعی است و از خود تنبلی نشان نمی دهد .
در حالی که دومی تا حدودی تنبل است و از اقتدار کمتری برخوردار است . از سوی دیگر به دلیل وجود امکانات ، این بچه ها با هم درگیر نشده و کاری به کار هم ندارند .
دو پسر در خانواده فقیر و معمولی
پسر اول مدام نظارت پدر را بر خود احساس می کند . او دائم از سوی پدر و مادر تحت کنترل است . از این رو کوچکترین عمل او زیر ذره بین برده شده و مورد نقد و بررسی است . و با شدت با آن برخورد می شود . پسر اول معمولاً احساس دوگانه ای در خود دارد . از یک سو مدام به او تذکر می دهند که بزرگتر است ، باید گذشت کند ، رفتار بزرگترها را داشته باشد حتّی رفتارهای بچه گانه را انجام ندهد ، از سوی دیگر مدام در حال امر و نهی شدن است . در حالی که در مقایسه با پسر
دختر – پسر
اگر فرزند اول دختر و فرزند دوم پسر باشد . حالت حاکم بر روابط خواهر و برادر بر محور لجبازی است ، چون معمولاً پسرها مورد توجه زیاد والدین هستند ( در مقایسه با دخترها) از سوی دیگر دختر بزرگ ناچار است کارهای خانه را هم انجام دهد ، اما توجه و پاداش ها به طرف پسر کوچک تر منتقل می شود . این مسأله هم سبب برخورد رقابت آمیز برادر و خواهر و توسعه لج بازی میان آنها می شود . این رابطه به صورت مداوم تکرار شده و ادامه می یابد . در این وضع هر دو در صدد اعمال سلطه هستند ، لچ بازی سبب می شود ، آنها حالت یکدندگی یافته و در همه خواستهای خویش بدون توجه به دیگری پافشاری کنند .
پسر – دختر
در صورتیکه در میان خانواده دو فرزندی ، فرزند اول پسر و دومی دختر باشد . پسر حالت تحکم و رهبری دارد. دنبال اعمال سلطه و حاکمیت است . اما دختر حالت مادرانه می یابد. از سویی تصور می کند که هم طراز برادر بزرگش است . احساس کوچک بودن ندارد . اما از آنجا که مادر هم از او توقعاتی دارد ، لذا احساس مادر بودن دارد.